۱۳۸۷/۰۶/۰۶

سوالی که به شعر صدای پای آب ختم شد

امروز که آمدم ديدم دوستی به نام لیلای قاصدک،  کامنتی برايمم گذتشته است و سوالی مطرح کرده است

به نظر شما زندگی سواله یا جواب؟

همين موضوع باعث شد به ياد شعرصدای پای آب، شعر سهراب سپهری که واقعا از آن لذت می برم افتادم اين شعر خيلی از جوابهای سولات من را می دهد.

دنبال شعر میگشتم که به سايت آخرين جرعه جام برخوردم که اين شعر را با صدای مرحوم خسرو شکيبایی  گذاشته بود

شما هم بشنويد

بشـــنوید

در صورتی که دوست داريد متن آنرا هم ببينيد به لينک زير برويد

http://rezas.blogsome.com/2008/07/20/p679/

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.

۲ نظر:

ناشناس گفت...

عالی بود . ممنون یاد دوره دبیرستانم افتادم .

ناشناس گفت...

"ای كاش زندگی چیزی نبود كه مثل رود گل آلود هراكلیت بگذرد، بلكه فرصت نادری بود تا در ماهیتابه از این رو به آن رو شویم وطرف دیگرمان هم تا نود سال دیگر سرخ میشد."
- گابریل گارسیا مارکز، خاطرات روسپیان سودازده من

ممنون از پاسخ زيبا و عميقتون با تشكر